من ایرانیم با 7000سال تمدن(شعر)

تاریخ 7000ساله

یه مشت عرب وحشی از روی مرض

تاریخ پارسی منو کردن عوض

7000سال/ تاریخ پاک من

شده1390 بازی کردن خاک پاک من

به جای درست کردن پاسارگاد

ریختن رو سرش سنگ/ در نیومد صداها

در خفا درست کردن سد رو

ای مردم ایران عرب افتادن جلو

حتی نداریم یه برج بلند به غیر میلاد

کم شده به اهورا مزدا و فروهرایمان

ریختن و درست کردن با سیمان

مسجد وامامزاده ایران شد ویران

اسلام نگفت تمدن رو بدید از دست

فردا ایرانی وجود نداره مگه از سر

بخوام بسازیم بشیم دوباره پارسی

ما اومدیم از دوره ی خاصی

که توش حجاب به زوره

ازادی بیان نداری که زورت

برسه حتی  نونت

رو میخورن و میوفتن به جونت

اگه دوست دارید زنده شه ایران باز

زبان پارسی رو بداریم پاس

همه ریا کارا بالا میرن توی جامعه

ریش و امامه دارا داره به تو فاز میده

دروغ بدترین گناست ولی تو ایران عادیه

اگه راستشو بگی که بسیجی نیستی یه پات گیره

پایمال کردن و فقر فحشا

تو خیابون و جنگل و صحرا

تو گرما سرما

پس سریع برو سنگ و بردار

تو پرت کن و بنداز روی سردار تا فردات بهتر بشه دردات

ما عصر تمدن و معماری هستیم

چون ما اریایی هستیم

یه نگاه به خودت کن ما باعث و بانی هستیم

تظاهرات با رای 99درصد

ایران شداز همون روز خاک بر سر

منو تو میتونیم ایرانو بسازیم

نه اینکه کمک کنیم و پاسارگارد رو از هم بپاشیم

ما پارسی هستیم از تخت جمشید

نه یه مملکت سیاپوست وحشی

ما وقتی هستیم با هم جمشیم

بر علیه تمدن های خودمون داریم میجنگیم

اصالت و خون و خاک خود رو حفظ کنیم

نه ایتکه به دست هرکسی بسپوریم

اون روز هایی که کوروش و داریوش رفتن/

دیگه رسما /ایرانی ها زیر خاک دفنند/

از این ننگ تر؟/که تاریخ بشه بازیچه یه مشت الدنگ/ که همشون منگن/یا دلشون سنگ است/ و کار من کشیدن درد است/

نه حتما /مردم مقصرند/ توی اتمام تاریخ پس من/

سریعا میرم مقصد/هم ندارم تا از سر/

ایران رو بسازم حتما/ولی من روحی ندارم و الان سردم/

ولی تشنم به خون کسی که اسمم/ رو صدا نزنه پس من/ خداحافظی میکنم رسما.